.:: بــــــــــــشــــــــــارت ::.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۹ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

۱۳
دی

فعالیتهای انجمن های شورای دانش آموزی

۱۳
دی
۱۳
دی

پخت خاگینه بر اساس مجلات رشد


۱۳
دی

انجام آزمایش آتشفشان توسط دانش آموزان پایه ششم

۰۶
دی


پسرک از پدر بزرگش پرسید :

- پدر بزرگ درباره چه می نویسی؟

پدربزرگ پاسخ داد :
درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه می نویسم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی، تو هم مثل این مداد بشوی !

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید :
- اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام !

۰۶
دی


ومادر و پدر داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مادر گفت: " من خسته ام و دیگه دیروقته ، میرم که بخوابم " .

مادربلند شد ، به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهار فردا شد ، سپس ظرف ها را شست ، برای شام فردا از فریزر گوشت بیرون آورد ، قفسه ها رامرتب کرد ، شکرپاش را پرکرد ، ظرف ها را خشک کرد و در کابینت قرار داد و کتری را برای صبحانه فردا از آب پرکرد.
 پیراهنی را اتو کرد و دکمه لباسی را دوخت. اسباب بازی های روی زمین را جمع کرد و دفترچه تلفن را سرجایش در کشوی میز برگرداند. گلدان ها را آب داد، سطل آشغال اتاق را خالی کرد و حوله خیسی را روی بند انداخت.

۰۶
دی


معبودم!

متبرکم گردان به نامت

متبلورم گردان به عبادتت

متذکرم گردان به ذکرت

مرحمتم گردان به رحمتت

۰۶
دی


مردی قوی هیکل ، در چوب بری استخدام شد و تصمیم گرفت خوب کار کند.
روز اول 20، درخت برید ، رئیسش به او تبریک گفت و او را به ادامه کار تشویق کرد. روز بعد با انگیزه بیشتری کار کرد ، ولی 15 درخت برید.
روز سوم بیشتر کار کرد، اما فقط 10 درخت برید. به نظرش آمد که ضعیف شده است . پیش رئیسش رفت ، غذر خواست و گفت :
"نمی دانم چرا هر چه بیشتر تلاش می کنم ، درخت کمتری می برم!"رئیس پرسید:
"آخرین بار کی تبرت را تیز کردی؟"
او گفت :
"برای این کار وقت نداشتم . تمام مدت مشغول بریدن درختان بودم!"
نتیجه:
برای اینکه در دنیای رقابتی امروز ، همیشه حرفی برای گفتن داشته باشی ، باید برای به روز کردن خودت ، وقت بذاری ! و گرنه.......

۰۶
دی


در یک مدرسه راهنمایی دخترانه در منطقه محروم شهر خدمت می کردم و چند سالی بود که مدیر مدرسه شده بودم.

قرار بود زنگ تفریح اول، پنج دقیقه دیگر نواخته شود و دانش آموزان به حیاط مدرسه بروند.

هنوز دفتر مدرسه خلوت بود و هیاهوی دانش آموزان در حیاط و گفت وگوی همکاران در دفتر مدرسه، به هم نیامیخته بود.