دلم گرفته است ، بغضی گلویم را می فشارد . قلبم به درد آمده است ،خدایا انسانیت را چه شده ،چرا گرگهای هار لباس انسان پو شیده اند . چگونه می توانند والاترین مخلوق تو را اینگونه نمایش دهند . دلم نه برای خودم که برای دل آزرده ی 14 ستاره ی آسمان درخشان نبوت و امامت گرفته است . فقط می توانم خطاب به پیامبر نور و رحمت و مهربانی ها بگویم : مولای من سید و آقای من ، تا نفس می کشم با هر نفس شب و روز عشق شماهزاران بار رگهای بدنم را در می نوردد . و هرگز دست از این عشق بر نخواهم داشت . چون شما نه معنی عشق که خود عشقید .